93 بازدید سه شنبه 14 خرداد 1392 جملات عاشقانه,
فقط رفت
بدون کلامی که بوی اشک دهد …
فقط رفت
بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد …
فقط رفت …
فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت :
راحت شدم .
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 229 | love77 |
![]() |
3 | 321 | paniiiz |
![]() |
2 | 429 | golemaryam |
![]() |
1 | 303 | farzad |
![]() |
0 | 326 | love77 |
![]() |
0 | 320 | roya72 |
![]() |
0 | 406 | farzad |
![]() |
0 | 352 | farzad |
![]() |
0 | 302 | farzad |
![]() |
0 | 308 | farzad |
فقط رفت
بدون کلامی که بوی اشک دهد …
فقط رفت
بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد …
فقط رفت …
فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت :
راحت شدم .
گاهی وقتا چقدر اذیتت میکنه ، این دروغی که پشت فراموش کردن پنهون شده ،
زبونت میگه فراموشش کردی ، ولی دلت هنوز داره با یاد وخیالش زندگی میکنه
ای کاش آدمیزاد ،
سختیه تحمل تمام تنهایی ها ، گریه ها ، دلتنگی های بی بهونه و بی خوابی های شبونه...را میفهمید
و
زندگی را رو سرت آوار نمیکرد
با گفتن جمله ی بی رحمانه ی
" مرا ببخش ، من لیاقت عشق تو را ندارم "
فکرت از سرم برده ، نه تنها خوابم را ، بلکه عقلم را ،
ای کاش یاد تو ، فکر تو ، درک داشت ، احساس داشت
و میفهمید چه بلاهایی و چه رنجهایی بر سرم آورده
اولش شیرینه
اولش عشق سرزده میاد تو دلت
اما...
اخرش تلخ
آخرش تموم هستی ات رو ازت میگیره تا از دلت دست برداره
امشب آسمانم تاب کشیدن ابرها را ندارد
کاش ابرها ببارند
شاید آسمانم نفسی تازه کند
وقتی در اتاقم تنها صدای...
تیکتاک ساعت را میشنوم...
و سکوت را...
آنوقت است که میفهمم...
این تو نیستی...
خیال توست...!
یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر...
همین که دستت رو آروم بگیره.....
یه فشار کوچیک بده.....
این یعنی من هستم تا آخرش.....
همین کافیه....!
کسی که نقطه اغاز هر چه پرواز است .....
تویی در سفر عشق خط پایانی .....
تویی بهانه ان ابرها که میگویند.....
بیا تاصاف شود این هوای ابری.....
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق ......
بیا که یاد تو ارامشی است طوفانی
"تنهایی" باز اومده پیشم داره از عشق باهام حرف میزنه
میگه: من عاشقتم
دوستت دارم
هیچوقت رهایت نمیکنم!!!
+دوست است یا دشمن؟
به استقبالش بروم یا اعتنایی نکنم؟
آخر چه کنم...؟
اگر باورش کنم. من میمانم و تنهایی!
اگر تردش کنم باز هم من هستم و تنهایی!!!
تبسم بي بهانه ام
در مقابل نگاه هاي سركش ات رنگ مي بازد
آينه واسطه اي مي شود
در راستاي باهم بودن نگاه هايمان
اما چه كنم كه دستاني خالي از اميد
راهنماي جاده زندگي ام شده
تا حتي حضور نگاهت هم
نتواند بهانه اي براي بودنم شود
ومن همچنان
بي بهانه نفس مي كشم..!
پی نوشت:
و صبوري مرا كوه تحسين مي كرد!..
یک روز اگر آمدی
و در امتداد پاییز درختهای یک باغ
دختری را دیدی که روی طلایی برگ ها زانو زده
مبادا به تمام قد بایستی روبه روی او و زل بزنی به خاکستری خاطراتش
شاید رفته دلتنگی هایش را همدم خاک کند
بسپارش به تنهایی...
پی نوشت۱:
همه به زخم های شان دستمال می بندند من به زخم زندگی ام دل بسته ام...!
پی نوشت ۲:
**بیش ترین دروغی که در این دنیا گفتم این کلمه است: خوبم.....!
شبانگاهان در حاليكه به نقطه اي زل زده ام
به تو فكر ميكنم
به جذبه نگاهت
لحظه اي خود را غافل از تو نمي بينم
لبانم براي معصوميت چشمانت ترانه مي سرايد
در دل غم عجيبي حس ميكنم
هرچه ميكنم نمي توانم بنويسم
آخر، نگاهم نگاهت را كم دارد...!
دمش گرم.....
باران را میگویم به شانه ام زدو گفت:
خسته شدی...امروز را تو استراحت کن
من به جایت می بارم...
عاشق کفش های بندی هستم
حداقل ایناها رفتنت را دقیقه ای به تاخیر می اندازند
تنهــایـم …
اما دلتنگ آغــوشی نیستــم…
خستــه ام …
ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم…
چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز…
ولــی رازی نـدارم…
چــون مدتهــاست دیگــر کسی را “خیلــی” دوست ندارم…
فقط خیلـی هـا را دوست دارم …
رفتنت..
نبودنت..
نامردیت..
هیچ کدام
برایم سوال نشد
فقط یک بغض..
خفه ام میکند...
چگونه نگاهت کردکه
این گونه رهایم کردی
بعضی وقتا دوست دارم وقتی بغضم میگیره خدابیادپایین واشکاموپاک
کنه،دستموبگیره وبگه آدمااذیتت میکنن؟؟بیابریم...!
فدای اون گل که یه روز یکی میخواد بده دست
فدای اون دویدنات وقتی میگیره نفســــــــــت
فدای ذوق موندن و فدای درد رفتنـــــــــــــــت
فدای پرواز کردنات٬فدای اون نشستنــــــــــت
حسی دارم
آمیخته با دلتنگی
کم می آورم
بازوانی می خواهم که تنگ در برم بگیرند
اما نه هر بازوانی
فقط حصـــار آغوش تـــــــو ...
شانه هایی می خواهم که پناهی باشد برای گریه هایم
اما فقط ، شانه های مردانه ی تــــــــــو را می خواهم .
دیوار اتاقم پُر است از عکس های دونفره ای
که قرار است بعدا ، با هم بیندازیم
بعضی زخمها هست که هر روز صبح باید روشونو باز کنی
نمک بپاشی تا یادت نره دیگه سراغ بعضی آدم ها نباید بری
❤❤❤
بعضی آدمها باید مثل جعبه ی سیگار برچسب هشدار داشته باشن
تا فراموش نکنی که دوست داشتنشون فقط برای تو ضرر داره...
❤❤❤
سرد است اما سرما نمی خورم ، تو نگران نباش
کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را پوشانده است
❤❤❤
کشف کردم که بالاترین سرعت تو دنیا
سرعت نور نیست سرعت رنگ عوض کردن آدماست
ميبيني خدا..
داشتيم بازي ميكرديم
اون رفت چشم گذاشت و
من رفتم قايم شدم
اما اون
به جاي من يكي ديگه رو پيدا كرد
ومن براي هميشه گم شدم . . .
آدمش کردم...
با تعریف های من شخصیت پیدا کرد...
غرورش را مدیون من است...
زیاد مغرور شد...
زیاد از خوبی های نداشته اش
برایش تعریف کردم...
باور کرد و ...
مرا کوچک دید و رفت...